تفال به حافظ 1 بهمن ماه 1400؛ یا جام باده یا قصه کوتاه

به گزارش وبلاگ بیازیان، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.

تفال به حافظ 1 بهمن ماه 1400؛ یا جام باده یا قصه کوتاه

گر تیغ بارد در کوی آن ماه

گردن نهادیم الحکم لله

آیین تقوا ما نیز دانیم

لیکن چه چاره با بخت گمراه

ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم

یا جام باده یا قصه کوتاه

من رند و عاشق در موسم گل

آن گاه توبه استغفرالله

مهر تو عکسی بر ما نیفکند

آیینه رویا آه از دلت آه

الصبر مر و العمر فان

یا لیت شعری حتام القاه

حافظ چه نالی گر وصل خواهی

خون بایدت خورد در گاه و بی گاه

تفسیر عرفانی:

اگر در محله زیبا رویم شمشیر هم ببارد، ما تسلیمیم؛ چو حکم، حکم خداست. مقصود او از این شعر ایت است که، هر آن کسی که تسلیم امر دوست گردد و شیوه پزهیزگاری به درگاهش را بداند، بدون هیچ ترسی در عرصه عشق او وارد می گردد، چرا که حکم لایزال او تغییر ناپذیر است و هر آنچه که او فرمان دهد، انجام می گیرد.

تعبیر غزل:

بدان که باید مراقب باشی و به هر کسی و ناکسی دل نسپاری؛ هر چند که به وجود آمدن و نیامدن این حس نسبت به دیگران اختیاری نیست، اما تا حدوی می توان جلو آن را گرفت. پس سعی کن به کسی که دل می سپاری، به تو دل سپرده باشد، تا از آن دریچه که به تو می نگرد، تو به او بنگری.

منبع: فرارو

به "تفال به حافظ 1 بهمن ماه 1400؛ یا جام باده یا قصه کوتاه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفال به حافظ 1 بهمن ماه 1400؛ یا جام باده یا قصه کوتاه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید